سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۴۱ ق.ظ
شهاب
10 سال پیش بلیط اتوبوس کاغذی بود و برای پرداخت قبض تلفن خانه، اتوماسیون مخابرات به منزل تماس نمیگرفت. در دانشگاه صف طولانی برای انتخاب واحد تشکیل میشد و باید مدت زیادی برای پرداخت شهریه در بانک منتظر میماندیم. تغییرات آنقدر سریع و چشمگیر است که همچون آدمهای دو نسل قبل، از گذشته صحبت میکنیم. گذشته برای مادربزرگم مربوط به زمانی میشود که مرکز شهر مشتاق، بعد میدان آزادی زمین کشاورزی و تعداد ماشینها کم بود. حالا ما از اینترنت دیالآپ صحبت میکنیم و فلاپیدیسک .من همان حس نوستالژیکی دارم که مادربزرگم درباره گذشته کرمان دارد. شاید 10 سال مدت زیادی نباشد اما تغییرات بسیار چشمگیر شده است. تلگرام در چند سال گذشته پای خود را در بین مردم محکم کرده و بازی کلشآفکلنس روزانه 50 میلیون تومان از ایرانیها درآمد کسب میکند. شاید چندین سال قبل کسبه بازار کرمان فکر نمیکرد صدای تقتق مسگرها خاموش شوند و دینگدینگ پیامهای موبایل درآمدزا باشد. آیا ممکن است که شرایط اکنون ما و مسائل اقتصادی و اجتماعی کرمان در 10 سال آینده نوستالژیک حساب شوند؟
۱۸ آبان ۹۵ ، ۱۰:۴۱
۰
۰
شهاب
يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۱۵ ب.ظ
شهاب

تمام مشکل از جایی شروع میشود که همه چیز با حجم، اندازه و اعداد سنجیده میشود، هرچه بیشتر بهتر. تعدادپلها زیادتر، ابعاد ساختمان و سازه بزرگتر، تعداد پروژههای در دست اقدام بیشتر. درکل آدمی به تر و ترینها بیشتر توجه میکند و علاقه دارد. کمتر کسی را دیدم که از پیشرفت و توسعه کرمان صحبت کند و غیر از پلها، ساختمانها و عریض شدن خیابانها چیز دیگری بگوید. توسعه خلاصه شده در هرچه بزرگتر، هرچه بیشتر و هرچه سریعتر. هیچ کدام از این بیشترها در ذات خود بد نیست اما درصورتی که متوازن باشند و باعث اختلال در جای دیگری نشود. همچون بیماری سرطان نباشد که تنها یک بخش از سیستم رشد کند و دیگر بخشها ضعیف شده و کل سیستم از بین رود. توسعه بیشتر شهر کرمان در صورتی که اکثر منابع مالی و انرژی استان را به خود جذب کند یعنی سرطان. سرطانی مخصوص شهرها و استانها که نمونه دیگرش تهران است. تهران و مشکلاتش باشد برای جای دیگر، اما کرمان خودمان. میتوان از زوایا و ابعاد مختلف به رشد و توسعه نامتوازن نگاه کرد و متخصیص باید در این مورد تحقیق کرده و اطلاعرسانی کنند. در این متن -از نگاه یه شهروند- اشاره میکنم به سه مورد حیاتی پیرامون این موضوع و بقیه باشد برای فرصت دیگر.
۲۴ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۱۵
۰
۰
شهاب