تمام مشکل از جایی شروع می‌شود که همه چیز با حجم، اندازه و اعداد سنجیده می‌شود، هرچه بیشتر بهتر. تعدادپل‌ها زیادتر، ابعاد ساختمان و سازه بزرگتر، تعداد پروژه‌های در دست اقدام بیشتر. درکل آدمی به تر و ترین‌ها بیشتر توجه می‌کند و علاقه دارد. کمتر کسی را دیدم که از پیشرفت و توسعه کرمان صحبت کند و غیر از پل‌ها، ساختمان‌ها و عریض شدن خیابان‌ها چیز دیگری بگوید. توسعه خلاصه شده در هرچه بزرگتر، هرچه بیشتر و هرچه سریعتر. هیچ کدام از این بیشترها در ذات خود بد نیست اما درصورتی که متوازن باشند و باعث اختلال در جای دیگری نشود. همچون بیماری سرطان نباشد که تنها یک بخش از سیستم رشد کند و دیگر بخش‌ها ضعیف شده و کل سیستم از بین رود. توسعه بیشتر شهر کرمان در صورتی که اکثر منابع مالی و انرژی استان را به خود جذب کند یعنی سرطان. سرطانی مخصوص شهر‌ها و استان‌ها که نمونه دیگرش تهران است. تهران و مشکلاتش باشد برای جای دیگر، اما کرمان خودمان. می‌توان از زوایا و ابعاد مختلف به رشد و توسعه نامتوازن نگاه کرد و متخصیص باید در این مورد تحقیق کرده و  اطلاع‌رسانی کنند. در این متن -از نگاه یه شهروند- اشاره می‌کنم به سه مورد حیاتی پیرامون این موضوع و بقیه باشد برای فرصت دیگر.
هرچه شهر کرمان از لحاظ عمرانی توسعه پیدا کند مهاجرت به شهر کرمان بیشتر خواهد شد. شاید این بزرگترین مشکلی است که برای استان به وجود خواهد آورد. با راه‌اندازی ترن‌شهری، مترو، پل و غیره ممکن است مشکل ترافیک کرمان برطرف شود اما شهر که تنها ترافیک و مسائل تردد آن نیست. شهر کرمان هرچه جمعیت آن بیشتر شود نیاز به بیمارستان، مدرسه، آتش‌نشانی و ... بیشتر خواهد شد. یعنی نیروی انسانی مختصص به این مشاغل نیز بیشتر شده و باعث مهاجرت نیروی انسانی شهرهای مجاور به کرمان خواهد ‌شد. نه تنها کرمان با مشکل کمبود نیروی انسانی ماهر مواجه خواهد بود که حتی شهرستان و شهرهای استان نیز به دلیل مهاجرت این افراد هر روز  مشکلاتشان بیشتر خواهد شد. این مورد برای همه مشاغل بوده و نمی‌توان همچون کارخانه، نیروی انسانی تولید کرد یا  به سرعت از روی فردی کپی گرفت. شاید همین مورد نشان از اتفاقی نگران کننده‌ای خواهد بود که برای این استان در پیش خواهیم داشت. کمبود نیروی انسانی باعث فقر و تضعیف هر روزه مناطق محروم می‌شود و مشکلات آنها را افزایش می‌دهد، مشکلاتی که اکثر آن به خاطر عدم وجود منابع انسانی متخصص و کارکشته است. نبود این افراد حتی با وجود منابع مالی بسیار در منطقه، رشدی به همراه نخواهد داشت و سرمایه‌های اصلی هر شهر و استانی محسوب می‌شوند.
فرهنگ نیز با رشد سریع شهری و افزایش مهاجرت دستخوش تغییراتی خواهد بود. تعریف عمومی فرهنگ مد نظر نیست و جای خود دارد اما فرهنگ شهرنشینی، فرهنگ کار، فرهنگ فردی  و ... را نیز باید در نظر گرفت. رشد جمعیت و کمبود منابع در مناطق کوچک و محروم، باعث تغییراتی در مسائل فرهنگی ذکر شده دارد. از بین رفتن فرهنگِ کار در شهرستان‌های کوچک باعث می‌شود فرزندان و نوادگان بالاخص کشاورزان رغبتی برای این کار نداشته باشند. روی به مصرف‌گرایی می‌آورند و صنعت کشاورزی کرمان که قطبی در کشور محسوب می‌شود با مخاطره مواجه می‌شود. هر منطقه ویژگی‌های خاص خود را دارد که جزو سرمایه‌های استان محسوب شود. گویش، روحیه و منش، موسیقی، صنایع دستی  و .. همه جز سرمایه‌های فرهنگی و هنری کرمان محسوب می‌شود که در بلند مدت، مهاجرت باعث از بین رفتن آنها می‌شود. سرمایه‌های فرهنگی و هنری یک روز و چند سال شکل نگرفته‌اند که بتوان نبود آنها را جبران کرد، سرمایه‌ای که با از دست‌دانشان دیگر باز بخواهند برگشت.
توسعه سریع و نامتوازن شهر کرمان همراه خود کمبود شدید آب هم خواهد آورد. هم اکنون سه پروژه برای انتقال آب به استان برنامه‌‎ریزی شده که یکی آنها از جنوب استان می‌باشد. متاسفانه گزینه‌ مرکززدایی در برنامه مدیران نیست و با طرح انتقال آب از جنوب به شمال استان نشانی‌هایی برای این کار به چشم نمی‌خورد. امروزه سخن از مهاجرت معکوس به واسطه مشکلات کمبود آب به میان می‌آید اما این پروژه‌ها مانع این اتفاق می‌شوند و هر روز  امکان مهاجرت را هموار می‌کند. در کوتاه مدت مشکل آب شهر و استان کرمان برطرف می‌شود اما مشکل آب در جنوب استان ریشه‌ای شده و با توجه به خشک بودن منطقه وتوفان‌های شن، وجود مواد مخدر  و ... مشکلات این منطقه بیشتر خواهد شد.
باید رفت و آمدها در شهر مدیریت شود، نه اینکه هموار شود. مصرف آب بهینه شود، نه آب بیشتر فراهم شود. مشکل شهر باید ریشه‌ای برطرف شود نه با انجام کارهای عمرانی ظاهر شهر تغییر کند. توسعه باید متوازن باشد تا شهر سرطانی رشد نکند و جلوی رشد دیگر شهرها را نگیرد. مطمئنا دولت و تصمیم‌گیران سعی بر حل کردن مشکلات دارند اما بیشتر صورت مسئله را پاک می‌کنند. در این میان نقش خود ما نباید کم رنگ شود و همه را از چشم مدیران و دولتمردان دانست. خیلی از مشکلات تنها با درست و بهینه مصرف کردم حل می‌شود. با انجام فعالیت‌های اقتصادی-اجتماعی جلوی شکل‌گیری مشکلات و بحران‌ها را گرفت و بارمنفی فعالیت‌های در دست اقدام را کم کرد. امکانی برای تغییر رفتار و تصمیم‌های اتخاذ شده نیست و راه برگشتی نیز وجود ندارد اما اکنون نقش نهادهای مردمی، شرکت‌ها و موسسات بسیار مهم است تا مشکلات ناشی از توسعه سرطانی و نامتوازن را کاهش دهیم.